آی عاشقای بی گناه، ما همه زرد و بی کسیم
تنهاییم عین آسمون،آواره ایم عین نسیم
همه باید یاد بگیریم که مثل مجنون بزرگ
عاشق هر کس که بشیم آخر بهش
نمی رسیم
سلام به تویی که همیشه چشم براه ستاره ای
تا حالا در مورد پروانه چیزی شنیدید ،پروانه نماد عاشقه چون اونقدر دور عشقش (شمع)
میچرخه تا میمیره و شمع نماد معشوقه ای است که از فراق عشقش تا قطره ی آخر ذوب میشود
حالا ۱ شعری و مینویسم برای اونایی که دلشون و عشقشون مثل پروانه است
پروانه ای از عشق و ناکامی نشانه
ای یادگارعاشقی در هر زمانه
در شعله میسوزد پرت پروا نداری
پروای جان در حسرت فردا نداری
سودا مکن جان در بهای آشنایی
دیگر ندارد آشنایی ها بهایی
پروانه این دلها دگر درد آشنا نیست
در بزم مستان هم دگر شور و صفا نیست
پروانه دیگر باده ها مستی ندارد
جز آشک غم در ساغر هستی ندارد
پروا کن از آتش که میسوزد پرت را
یک دم نسیمی میبرد خاکسترت را
پروانه آن شمع امیدم شام تارت
آخر سحر گه میشود شمع مزارت
اما ۱ صحبتی عاشقی پروانه رو نغز کرده و گفته ..... پروانه عاشق شمع نیست
اگر ۱۰ شمع روشن کنار هم بگذاریم و تنها اولین شمع روشن باشد پروانه گرد شمع اول میچرخد و اگر اولی را خاموش و دومی را روشن کنیم پروانه دور شمع دوم خواهد چرخید
پس عاشق حقیقی پیوسته مجهول است زیرا هر کس به منفعت خویش فکر میکند و هر کس تنها خواهان خودش است